قوانین UX (قسمت سوم)
21 قانون UX بر اساس نظریات مکاتب روانشناختی از قبیل گشتالت ارائه شده است و طراحان UX اغلب با این مجموعه از قوانین روانشناختی و استانداردهای شناخته شده گزینه های طراحی خود را تعیین می کنند.ما در یک سری مقالات سه قسمتی این مجموعه را برای شما فراهم کردیم، که اکنون قسمت سوم و نهایی را مرور می کنیم.
ما در قسمت اول و دوم چند قانون UX را با هم بررسی کردیم. در ادامه این قوانین در بخش سوم و نهایی با ما همراه باشید.
قانون پیوستگی یکنواخت (Law of Uniform Connectedness)
نظریه اصلی
اجزائی که از نظر بصری به هم شباهت دارند (visually connected )نسبت به آنها که شباهتی ندارند بیشتر مرتبط تلقی می شوند.
آموزه ها
- اجزاء با عملکرد یکسان را در یک گروه قرار دهید تا از نظر بصری در رنگ ها ، خطوط ، قاب ها یا اشکال دیگر به هم مرتبط باشند.
- می توانید به طور متناوب ، از یک مرجع اتصال ملموس (خط ، پیکان و غیره) از یک عنصر به عنصر دیگر برای ایجاد یک ارتباط بصری نیز استفاده کنید.
- برای نشان دادن ( ارتباط) محتوا یا تأکید بر رابطه بین موارد مشابه از پیوستگی یکسان (uniform connectedness) استفاده کنید.
خاستگاه نظریه
اصول گروه بندی (یا قوانین گروه بندی گشتالت(Gestalt laws of grouping)) مجموعه ای از اصول در روانشناسی است که ابتدا توسط روانشناسان گشتالت ارائه شد تا این نظر را توضیح دهد که انسان به طور طبیعی اشیاء را به عنوان الگوها و اشیاء سازمان یافته درک می کند ، اصلی که به پراگنانز (Prägnanz) معروف است. روانشناسان گشتالت استدلال کردند که این اصول وجود دارد زیرا ذهن دارای میل ذاتی برای درک الگوهای محرک بر اساس قوانین خاصی است. این اصول در پنج دسته مجاورت (Proximity) ، شباهت (Similarity) ، تداوم (Continuity) ، خاتمه (Closure) و پیوستگی (Connectedness) دسته بندی شده است.
قانون میلر (Miller’s Law)
نظریه اصلی
یک فرد معمولی می تواند فقط 7 مورد (بعلاوه یا منهای 2) در حافظه فعال خود ذخیره کند.
آموزه ها
- از "عدد جادویی هفت" برای توجیه محدودیت سازی غیر لازم طراحی خود استفاده نکنید.
- محتوا را در بخش های کوچکتر دسته بندی کنید تا به کاربران در پردازش ، درک و حفظ آسان کمک کند.
- به خاطر داشته باشید که ظرفیت حافظه کوتاه مدت برای هر فرد بسته به دانش قبلی و زمینه موقعیتی متفاوت است.
خاستگاه نظریه
در سال 1956 ، جورج میلر (George Miller) اظهار داشت که دامنه حافظه آنی( immediate memory) و قضاوت قاطعانه (absolute judgment) هر دو به حدود 7 قطعه اطلاعات محدود می شود. واحد اصلی اطلاعات بیت است که به مقدار داده لازم برای انتخاب بین دو گزینه کاملا یکسان گفته می شود. به این ترتیب ، 4 بیت اطلاعات یک تصمیم بین 16 گزینه دوتایی (4 تصمیم دوتایی متوالی) است. نقطه ای که در آن سردرگمی باعث قضاوت نادرست می شود، ظرفیت کانال است. به عبارت دیگر ، مقدار بیت هایی که قطعا می توانند از طریق یک کانال در مدت زمان معین منتقل شوند.
قانون تیغ اوکام یا اصل سادگی (Occam’s Razor)
نظریه اصلی
از بین نظریه هایی (hypotheses) که به یک اندازه پیش بینی های درستی دارند ، باید نظریه ای را انتخاب کرد که کمترین فرضیات (assumption) را دارد.
آموزه ها
- بهترین روش برای کاهش پیچیدگی اجتناب از آن در وهله اول است.
- هر عنصر را تجزیه و تحلیل کنید و تا آنجا که ممکن است تعدادی را حذف کنید ، بدون این که عملکرد کلی را نادیده بگیرید.
- تنها زمانی که هیچ مورد اضافی قابل حذف نباشد آن را کامل شده بدانید.
خاستگاه نظریه
قانون اوکام رازور (Occam’s razor) (همچنین اوخام رازور Ockham’s razor)) ؛ لاتین: lex parsimoniae ;کتاب"قانون صرفه جویی") یک اصل حل مسئله است که می گوید وقتی فردی با پاسخهای نظریه ای رقابتی (competing hypothetical answers) به یک مسئله مواجه می شود ، باید پاسخی را انتخاب کند که کمترین فرضیات (assumption) را داشته باشد. این نظریه به ویلیام اوکام (William of Ockham) (1287-1347) راهب ،فیلسوف و تئوریسین انگلیسی فرانسوی نسبت داده می شود.
اصل پارتو یا قانون 20/80 (Pareto Principle)
نظریه اصلی
اصل پارتو (Pareto principle) بیان می کند که برای بسیاری از رویدادها ، تقریباً 80 درصد معلول (effects) ناشی از 20 درصد علت (causes) است.
آموزه ها
- تلاش خود را بیشتر بر مناطقی متمرکز کنید که استفاده بهتری را برای بیشتر کاربران به همراه خواهد داشت.
خاستگاه نظریه
ریشه آن به ویلفردو پارتو (Vilfredo Pareto) برمی گردد ، اقتصاددانی که متوجه شد 80 درصد زمینهای ایتالیا متعلق به 20 درصد مردم است. اگرچه ممکن است مبهم به نظر برسد ، اما تفکر 20/80 می تواند تجزیه و تحلیل روشن وکاملا اجرایی از سیستم های نامتقارن (lopsided systems) ، از جمله استراتژی تجربه کاربر ارائه دهد
قانون پارکینسون (Parkinson’s Law)
نظریه اصلی
تا زمانی که تمام زمان موجود صرف نشود ، هر وظیفه ای افزایش می یابد. ( انجام هر کاری تا زمانی که تمام وقت تو را تمام نکند کش می آید)..
خاستگاه نظریه
توسط سیریل نورث کوت پارکینسون ( Cyril Northcote Parkinson) به عنوان بخشی از اولین جمله مقاله ای طنزآمیز که در سال 1955 در مجله The Economist منتشر شد و پس از انتشار آنلاین ، با مقاله دیگری در کتاب قانون پارکینسون تجدید چاپ شد : پیگیری پیشرفت (The Pursuit of Progress) (لندن ، جان موری ، 1958). او حکمی را به خاطر تجربیات گسترده خود در خدمات ملی بریتانیا گرفته است.
قانون قاعده اوج و پایان (Peak-End Rule)
نظریه اصلی
مردم یک تجربه را عمدتا بر اساس احساسی که در اوج و انتهای آن داشتند ، قضاوت می کنند و نه مجموع یا میانگین کل هر لحظه از تجربه.
آموزه ها
به حساس ترین و آخرین لحظات ("پایان") کار کاربر توجه زیادی داشته باشید.
لحظاتی را که محصول شما بسیار مفید ، ارزشمند یا سرگرم کننده است شناسایی کنید و طوری طراحی کنید که کاربر نهایی لذت ببرد.
به یاد داشته باشید که مردم تجربیات منفی را خیلی بیشتر از تجربیات مثبت به خاطر می آورند.
خاستگاه نظریه
تحقیقی در سال 1993 با عنوان "وقتی درد بیشتر بر کمتر ترجیح داده می شود: افزودن پایان بهتر" توسط کانمن (Kahneman) ، فردریکسون (Fredrickson) ، چارلز شرایبر (Charles Schreiber) و دونالد ردلمایر (Donald Redelmeier) شواهد جدیدی برای قاعده اوج-پایان ارائه داد. شرکت کنندگان در معرض دو نسخه متفاوت از یک تجربه ناخوشایند قرار گرفتند. در آزمایش اول ، افراد یک دست خود را به مدت 60 ثانیه در آب 14 درجه سانتی گراد فرو بردند. در آزمایش دوم ، افراد دست دیگر را به مدت 60 ثانیه در آب 14 درجه سانتیگراد غوطه ور کردند ، اما به مدت 30 ثانیه اضافه تر در زیر آب نگه داشتند و در این مدت دما به 15 درجه سانتی گراد افزایش یافت. سپس به آزمودنی ها پرسیدند که کدام آزمایش را تمایل دارند تکرار کنند. علیرغم قانون یکنواختی موقتی (law of temporal monotonicity) ، با وجود قرار گرفتن طولانی مدت در معرض دمای ناخوشایند ، افراد تمایل بیشتری برای تکرار آزمایش دوم داشتند. کانمن و همکاران نتیجه گرفت که "آزمودنی ها ازمایش طولانی تررا صرفاً به این دلیل انتخاب کردند که خاطره آن را بیشتر از روش جایگزین دوست داشتند (یا کمتر دوست داشتند)".
قانون پستل (Postel’s Law)
در آنچه می گیرید دست و دلباز باشید و در آنچه می دهید محافظه کار باشید.
اثر موقعیت سریالی (Serial Position Effect)
کاربران بیشتر تمایل دارند که اولین و آخرین موارد یک سری را به خاطر بسپارند.
قانون تسلر (Tesler’s Law)
قانون تسلر ، که به قانون حفظ پیچیدگی (The Law of Conservation) نیز معروف است ، بیان می کند که برای هر سیستمی مقدار مشخصی از پیچیدگی وجود دارد که نمی توان آن را کاهش داد.
قانون اثر وان رستورف (Von Restorff Effect)
اثر Von Restorff ، که همچنین به عنوان اثر تک افتادگی (The Isolation Effect)شناخته می شود ، پیش بینی می کند که وقتی چندین شیء مشابه وجود داشته باشد ،آن چیزی که با بقیه متفاوت است بیشتر به خاطر سپرده می شود.
قانون اثر زیگارنیک (Zeigarnik Effect)
مردم کارهای تکمیل نشده یا قطع شده را بهتر از کارهای تکمیل شده به خاطر می آورند.