اکثر کمپین های بازاریابی سئو با جستجوی کلمات کلیدی شروع می شوند. (یا حداقل باید چنین باشد).
از آنجایی که 92.42 درصد از کلمات کلیدی فقط در جستجو بین مطالب 10 ماهه اخیر یا کمتر یافت می شود، رقابت شدید است. بنابراین استراتژی های درست و قدیمی دیگر کار نمی کنند.
اگر بازی یا رقابت جستجوی کلمات کلیدی خود را ارتقا نداده اید، می تواند مانع موفقیت کمپین شما شود و این کار برای شما (و مشتریانتان) هزینه نقدی دارد.
بیایید به 15 اشتباه محتمل شما در جستجوی کلمات کلیدی نگاهی بیندازیم و ببینیم به جای آنها چه کاری باید انجام دهید:
1. نادیده گرفتن هدف جستجو
افراد زیادی هستند که بر روی حجم جستجو تمرکز می کنند و دلیل جستجو را فراموش می کنند.
چرا مردم از یک کلمه کلیدی خاص استفاده می کنند؟
این اصطلاح در مورد آنچه که آن شخص به دنبال آن است به شما چه می گوید؟
از همه مهمتر، فایده رتبه 1 برای اصطلاحی که اصلا منجر به فروش نمی شود، چیست؟
به جای تمرکز بر روی تعداد افراد زیادی که از یک پرسش یا عبارت برای جستجو استفاده می کنند، روی هدف جستجو یا دلیل اینکه چرا یک نفر در حال جستجو است تمرکز کنید.
هدف کاربران به دو صورت طبقه بندی می شود:
- پی بردن به مورد مصرف کاربرانی که به پیج شما می آیند .
- تبدیل محتوای خود به بهترین گزینه برای آن کاربران.
بنابراین، فرض کنید کفشهای جدید نایک را میفروشید.هدف گذاری بر روی [نحوه تمیز کردن کفش های نایک] هیچ فایده ای ندارد زیرا آن افراد احتمالاً آماده خرید نیستند. آنها به دنبال مراقبت از کفش هایی هستند که از قبل دارند.
بلکه ترجیحا ، میخواهید روی [خرید کفشهای نایک در نزدیکی من] تمرکز کنید، زیرا آن جستجوگر به وضوح آماده خرید است.
مسلماً میتوانید از [نحوه تمیز کردن کفشهای نایک] برای ایجاد اعتماد و جذب خریداران استفاده کنید، اما این کار باید طبق دانسته های قبلی یا تعمدا( intentionally) انجام شود.
2.دادن حق انتخاب کلمات کلیدی به مشتریان
یکی از بزرگترین اشتباهات در تحقیق کلمات کلیدی این است که اصلا تحقیق کلمات کلیدی انجام ندهند.
همه ما مشتری هایی داشتیم که با گفتن کلمات کلیدی مورد نظرشان، قصد کمک به شما داشتند. متأسفانه، این عبارات اغلب بسیار کلی هستند و با هدف جستجو مطابقت ندارند، یا آنقدر رقابتی هستند که حتی نمیتوان بخاطر آنها خود را به زحمت انداخت.
این فهرست کلمات کلیدی توسط مشتری باید یک نقطه شروع باشد، نه یک نقطه پایان.
بسیاری از صاحبان مشاغل (و حتی بازاریابان سئو) فکر می کنند که می دانند جستجوگران به دنبال چه چیزی هستند، اما کلمات کلیدی باید بر اساس داده ها باشند، نه خودبینی (vanity) یا غریزه.
3. فراموشی در مرور صفحه نتایج جستجوها
بسیاری از ابزارهای قدرتمند جستجوی کلمات کلیدی وجود دارد که جستجو و تحقیق در مورد کلمات کلیدی را بسیار آسان تر می کنند.
با بازاریابی محتوا، کسب و کار خود را به جلو ببرید.
با این بسته ابزار بازاریابی محتوای همه کاره، قابلیت دیده شدن به صورت آنلاین یا برخط خود را افزایش دهید، به مشتریان جدید دسترسی پیدا کنید و فروش را افزایش دهید.
امتحانش مجانی است.
شما می توانید عمیقاً در داده ها کاوش کنید، به روش ها و شیوه های تاریخی نگاه کنید، حتی ببینید رتبه بندی رقابت شما برای چیست.
برای مثال، در ادامه تمام دادههایی که از ابزار جستجوی کلمات کلیدی WordStream به دست آمده مشاهده می کنید:
داده های مفید و محکمی است.
با این حال، ممکن است چیزهای بسیار خوبی هنوز وجود داشته باشد.
بسیاری از بازاریابان زمان زیادی را صرف جستجوی عمیق در ابزارهای جستجو می کنند و فراموش می کنند به صفحه نتایج جستجو به یک محل واقعاً مهم برای یافتن کلمات کلیدی نگاه کنند.
اجازه ندهید ابزارها کل فرآیند جستجوی کلمات کلیدی را تحت کنترل درآورند. وقت بگذارید و ببینید چه نوع محتوایی برای عبارات برتر شما رتبه بندی می شود و از آن برای الهام بخشیدن به پویش ها و اقدامات خود استفاده کنید.
4. هدف گذاری برای یک کلمه کلیدی در هر قطعه محتوا
و در حالی که ممکن است برخی متخصصان سئو در محتوای خود از چندین کلمه کلیدی نامرتبط استفاده کنند، برخی دیگر از بازاریابان سئو به سمت دیگری حرکت می کنند و فقط یک کلمه کلیدی را در هر قطعه از محتوا هدف قرار می دهند. که این کار هم یک خطا و اشتباه فاحش است که بدون محاسبه انجام شده است.
گوگل روز به روز در درک محتوا بهتر می شود، به این معنی که بهینه سازی فقط برای یک کلمه کلیدی در هر پست چیزی مربوط به گذشته است و این کار قدیمی شده است.
به جای هدف قرار دادن یک کلمه کلیدی، به دنبال عبارات مرتبطی باشید که از عبارت اصلی پشتیبانی می کنند.
به عنوان مثال، یک پست یا یادداشت در مورد جستجوی کلمات کلیدی باید عبارات مرتبط مانند ابزارهای جستجوی کلمات کلیدی را نیز هدف قرار دهد.
فقط به خاطر داشته باشید که این کار اجباری نیست. فقط از اصطلاحات مرتبط استفاده کنید که برای محتوای شما منطقی است.
5. فقط کلمات کلیدی با حجم بالا را هدف قرار دهید
هنگام در نظر گرفتن کلمات کلیدی مورد نظر به چه معیارهایی توجه می کنید؟
اگر هنگام جستجوی کلمات کلیدی مناسب، کلمات کلیدی با حجم بالا مورد علاقه شما هستند، ممکن است گزینه های بهتری را از دست بدهید.
چرا؟
زیرا حجم بالا اغلب قصد و هدف کاربر را نادیده می گیرد و قبلاً در مورد آن صحبت کرده ایم.
به علاوه، اصطلاحات با حجم بالا بسیار رقابتی هستند. زمانی که به دنبال عبارات کلیدی مشابه دیگران هستید، متمایز شدن سخت می شود.
فراموش نکنید که به دنبال کلمات کلیدی با حجم متوسط باشید که با هدف جستجو مطابقت داشته باشند – رتبه بندی آنها آسان تر و برای مزایده قیمت ارزان تری دارند.
6. اجتناب از کلمات کلیدی دنباله دار یا طولانی
کلمات کلیدی دنباله دار یا طولانی اغلب حجم جستجوی کمتری دارند که منجر به دور شدن برخی از بازاریابان می شود. این اشتباهی است که نباید مرتکب شوید.
گاهی اوقات حجم کم جستجو فرصت خوبی است. عبارات کلیدی با حجم کمتر اغلب در کانال فروش قرار دارند، به این معنی که کاربر به خرید بسیار نزدیکتر است.
استفاده از کلمات کلیدی مفهومی مختلف نیز میتواند تضمین کند که یک موضوع را به طور گستردهتری پوشش میدهید و به احتمال زیاد محتوای مورد نیاز برای تبدیل را در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدهد.
7. با مشتریان خود صحبت نکنید
گاهی اوقات عباراتی که ما برای صحبت در مورد محصول یا خدمات خود استفاده می کنیم، همان عباراتی نیست که مشتریان ما برای صحبت در مورد محصول یا مشکلاتی که با آن مواجه می شوند، استفاده می کنند.
علاوه بر استفاده از ابزارهای جستجوی کلمات کلیدی، صحبت کردن (و گوش دادن) در رابطه با انچه مشتریان می گویند بسیار مهم است.
به نحوه توصیف چالشها، راهحلهایی که پیدا میکنند یا نوع محصولاتی که میخواهند توجه کنید.
به نقدها، پستهای(یادداشت های) رسانههای اجتماعی نگاه کنید و به تماسهای خدمات مشتری گوش دهید تا کلمات و عباراتی را که مشتریان برای صحبت در مورد چالشهایی که با آنها مواجه هستند و راهحلهایی که دارند، بیابید.
به عنوان مثال، ممکن است ابزار خود را «ابزار ردیابی بازدیدکنندگان صفحه وب(وب سایت)» بنامید، اما اگر مشتریان شما معنی آن را ندانند، هیچ دنبال کننده و جذابیتی نخواهید داشت.
8. بازگشت به عقب برای درج کلمات کلیدی
به نظر می رسد برخی از بازاریابان سئو فکر می کنند تولید محتوا برای کاربران به معنای نادیده گرفتن سئو تا انتها است.
به هر حال، آیا نمیتوانید پس از اتمام محتوا، به عقب برگردید و کلمات کلیدی مورد نظر گوگل را اضافه کنید؟
وقتی می شنوم مشتریان این را می گویند، احساس می کنم دهانم با قهوه داغ می سوزد.
جان دوهرتی (John Doherty) درد من را می داند:
پس از پختن تاکو(یک نوع ساندویج مکزیکی) چاشنی تاکو را به آن اضافه نمی کنید، درست است؟
به طور مشابه، شما نمی توانید پس از اتمام نوشتن، به عقب برگردید و یک پست را "SEO" کنید.
در عوض، تحقیق در مورد کلمات کلیدی باید قبل از انتخاب موضوع انجام شود و اصطلاحات باید به طور طبیعی در جایی که منطقی است اضافه شوند.
9. عدم آگاهی از کانال هایی که مشتریان شما جستجو می کنند
وقتی در مورد سئو صحبت می کنیم، بیشتر اوقات منظور ما گوگل است و این اشتباه است.
گوگل تنها موتور جستجوی موجود نیست. من در مورد Bing و Yandex صحبت نمی کنم. من در مورد کانال های دیگری صحبت می کنم که مردم از آنها به عنوان موتورهای جستجو استفاده می کنند،مانند YouTube، Facebook، Twitter و حتی TikTok .
هر بستر(پلتفرم) دارای الگوریتم متفاوت و ترجیحات متفاوتی است که باید به آنها توجه کنید.
فقط به این دلیل که یک کلمه در گوگل رتبه خوبی دارد، به این معنی نیست که در یوتیوب یا توییتر خوب عمل می کند.
توجه کنید که کاربران شما در کدام کانال جستجو می کنند، و فقط به کلماتی که استفاده می کنند دقت نکنید.
10. تلاش برای تطبیق دقیق کلمات کلیدی
هر چند وقت یکبار فهرستی از مشتریان دریافت کرده اید که شامل عبارات کلیدی غیر منتظره یا غیر معمول مانند «بهترین آژانس مسافرتی مشهد » یا «خدمات کامپیوتری یزد» هستند.
سعی نکنید عبارات نامناسب را در محتوا و تبلیغات خود جمع کنید. (همچنین، لیست کلمات کلیدی مشتری خود را به عنوان کلمات طلایی قبول نکنید.)
گوگل در مورد استفاده از تطبیق دقیق کلمات کلیدی بسیار کمتر حساس است.
آنها اصطلاحات شما را به خوبی با یک "در" یا حتی چندین کلمه در بین بخش های یک کلمه کلیدی درک می کنند.
با اضافه شدن پردازش زبان طبیعی، گوگل در درک مطلب بهتر و بهتر می شود.
11. عدم توجه به بومی سازی کلمات کلیدی
بومی سازی کلمات کلیدی یا تفاوت در اصطلاحات یا واژه ها بر اساس مکان، می تواند تلاش های شما در جهت سئو را کاهش دهد.
تصور نکنید که افراد در کشورهای مختلف (یا حتی مناطق مختلف یک کشور) هنگام جستجوی یک محصول از عبارات مشابه استفاده می کنند.
به عنوان مثال، نوشابه، نوشیدنی های گاز دار و کک(نوشابه سیاه) همگی به نوشابه های گازدار اشاره دارند اما در مناطق مختلف کشور استفاده می شوند.
این دلیل دیگری است برای اینکه چرا توجه به نتایج صفحات جستجو های واقعی بسیار مهم است.
12. نادیده گرفتن تحقیقات موضوعی
قبلاً اشاره کردم که نباید فقط روی یک عبارت کلیدی تمرکز کنید.
در عوض، شما باید مجموعه ای از اصطلاحات کلیدی مرتبط با موضوع اصلی را داشته باشید.
دلیل این کار این است که اقتدار موضعی یا تسلط روی یک ایده گسترده به جای یک اصطلاح واحد باعث پایداری می شود.
تحقیق موضوعی عبارت است از یافتن موضوعات مرتبط با کلیدواژه اصلی.
به عنوان مثال، اگر میخواهید برای سئو رتبهبندی شوید، یک پست 4000 کلمهای فقط در مورد سئو نمینویسید - میخواهید بدانید که افراد در چه موضوعات مرتبط دیگری مانند ابزارهای سئو، اشتباهات سئو و استراتژیهای سئو جستجو میکنند.
وقت گذاشتن برای انجام تحقیقات موضوعی به شما کمک می کند کلمات کلیدی مرتبطی را پیدا کرده و در پایان رتبه بالاتری کسب کنید.
13. نادیده گرفتن رقبای نتایج صفحات جستجو
امیدواریم بدانید رقبای بازار شما چه کسانی هستند - اما آیا می دانید رقبای نتایج صفحات جستجو شما چه کسانی هستند؟
برندهایی که از نظر محتوا بالاتر از شما قرار می گیرند ممکن است همان رقبایی نباشند که برای مشتریان واقعی با آنها رقابت می کنید.
به عنوان مثال، اگر قطعه خاصی از تهویه هوا را می فروشید، ممکن است با تولیدکنندگان و فروشگاههای دیگر به خاطر مشتریان بر سر رقابت باشید یا با یک وبلاگ کاردان و همه فن حریف برای عبارات کلیدی اصلی، رقابت کنید.
تحقیقات رقابتی همچنین میتواند کلیدواژههای دیگری را که در نظر نگرفتهاید برجسته کند، بنابراین مهم است که مطمئن شوید به طور منظم همه رقبای خود را بررسی میکنید.
14. عبور از سختی کلمات کلیدی
اکثر ابزارهای جستجوی کلمات کلیدی اطلاعاتی در مورد سختی و دشواری کلمه کلیدی یا رقابتی بودن یک اصطلاح خاص در نتایج جستجوها ارائه می دهند. من می بینم که بسیاری از بازاریابان برای تمرکز بر حجم جستجو، این آمار را نادیده می گیرند.
به هر حال، اگر 50000 نفر برای یک عبارت جستجو کنند، ممکن است چند نفری در نهایت به سایت ما سر بزنند، درست است؟ اما این اتفاق نمی افتد اگر نتوانید یکی از سه جایگاه برتر در صفحات نتایج جستجو را بدست آورید. زیرا رتبه بندی کلمه کلیدی برای آن بسیار دشوار است.
گاهی اوقات رتبه بندی یک اصطلاح با حجم کمتر و سختی کمتر آسان تر خواهد بود - و در پایان سودآورتر است.
اما دشواری کلمه کلیدی فاکتورهای زیادی را در نظر نمی گیرد.
اگر ترافیک بالایی دارید و برای عبارات مشابه رتبه خوبی دارید، ممکن است رتبه بندی یک کلمه کلیدی بسیار رقابتی برای شما سخت نباشد.
15. نادیده گرفتن تبدیل
فرض کنید در حال بهینه سازی سایت تجارت الکترونیک کفش هستید. چه اصطلاحی قرار است بیشترین ترافیک را به همراه داشته باشد - کفش تنیس یا چکمه؟
این یک سوال زیرکانه است زیرا ممکن است پاسخ به خوبی هیچکدام از این دو نباشد.
بسیاری از مشتریان (و برخی از بازاریابان) عبارات کلیدی گستردهای را که در صنعت آنها مهم هستند، هدف میگیرند، اما متوجه نمیشوند که در واقع فروش بیشتری را با عبارات کلیدی که احتمال تبدیل آنها بیشتر است، انجام میدهند.
به عنوان مثال، یک فروشگاه تجارت الکترونیک ممکن است حجم زیادی از ترافیک را به علت استفاده از یک عبارت کلیدی مانند "چکمه" دریافت کند ، اما شاید نیم درصد آن را تبدیل کند. از سوی دیگر، عبارت "چکمه های برفی زنانه ضد آب " ممکن است حجم زیادی از ترافیک را جذب نکند، اما 3 تا 5 درصد ممکن است تبدیل شود.
آیا اشتباهات در جستجوی کلمات کلیدی مانع پیشرفت شما می شود؟
وقتی صحبت از جستجوی کلمات کلیدی می شود، اطلاعات نادرست زیادی وجود دارد. منصفانه بگوییم، هدف خوبی پشت این کار است، اما تاکتیک ها اغلب قدیمی شده و مطابق با دنیای روز نمی باشند.
کلمات کلیدی، در حالی که همه آنها یک استراتژی مشترک دارند، به دلیل هدفی که در پشت هر کدام وجود دارد، بسیار متفاوت هستند.
حقیقت این است: امروزه انجام تحقیقات در رابطه با کلمات کلیدی آسان نیست.
نکته کلیدی این است که مخاطبان خود را درک کنید و استراتژی ای تنظیم کنید که برای کسب و کار شما مفید باشد.