معماری اطلاعات: مبانی اولیه برای طراحان
شبکه جهانی وب حجم عظیمی از اطلاعات دارد که تصور بدون ساختار آن کاری دشوار است.
افراد به مشاهده محتوا و عملکرد محصولات دیجیتال عادت دارند یعنی مشاهده محتوایی که ساختار یافته است و کاربردی ساده دارد. با این وجود، ساختار محتوا امری نیست که خود به خود محقق شود. طراحان و توسعهدهندگان، اقدام به ساخت محتوا و سیستم ناوبری به روشی مناسب برای درک کاربران میکنند. علمی که به متخصصان در خصوص ساختاردهی به محتوا کمک میکند، معماری اطلاعات نامیده میشود. این مقاله به توصیف ماهیت معماری اطلاعات اختصاص دارد و نکات اصلی که هر طراح باید بداند را ارائه میدهد.
معماری اطلاعات چیست؟
معماری اطلاعات به علم سازماندهی و ساختاردهی محتوای وبسایتها، برنامههای کاربردی وب و گوشیهای همراه و نرم افزار رسانههای اجتماعی اطلاق میشود. یک معمار و طراح گرافیک آمریکایی ریچارد ساول وورمن، از جمله بنیانگذاران معماری اطلاعات است. امروزه متخصصان زیادی بر روی توسعه معماری اطلاعات کار میکنند. آنها موسسه معماری اطلاعات را تأسیس کردهاند. بر اساس اظهارات کارشناسان IAI، معماری اطلاعات به معنای تمرین تصمیمگیری درباره نحوه چینش اجزای چیزی است که قابل درک باشد.
هدف معماری اطلاعات در واقع سازماندهی محتوا به نحوی است که کاربران به راحتی با عملکرد محصول منطبق شوند و بتوانند بدون داشتن تلاش زیادی، هر چیزی که نیاز دارند را پیدا کنند. ساختار محتوا به عوامل مختلفی بستگی دارد. اول اینکه کارشناسان معماری اطلاعات، خصوصیات نیازهای مخاطب هدف را در نظر میگیرند زیرا معماری اطلاعات رضایت کاربر را در اولویت قرار میدهد. همچنین نوع ساختار بستگی به نوع محصول و پیشنهادات شرکتها خواهد داشت. مثلاً اگر یک وبسایت خرده فروشی و یک وبلاگ را مقایسه کنیم، آنگاه دو ساختار کاملاً متفاوت را مشاهده میکنیم که هر دو برای دستیابی به اهداف خاصی کارآمد شدهاند. هماکنون معماری اطلاعات به مطالعه اصلی در بسیاری از زمینهها مانند طراحی و توسعه نرم افزار تبدیل شده است.
نقش معماری اطلاعات در طراحی
امروزه که رویکرد کاربرپسندی در طراحی تبدیل به یک گرایش برتر شده است، بسیاری از طراحان مبانی علم معماری اطلاعات را یاد میگیرند. آنها معتقد هستند که این علم، مبنای طراحی کارآمد است. معماری اطلاعات در واقع اسکلت هر پروژه طراحی را تشکیل میدهد. عناصر بصری، عملکردی، تعاملی و ناوبری همگی بر اساس مبانی معماری اطلاعات طراحی و ساخته میشوند و حتی عناصر محتوایی و طراحی قدرتمند UI نیز بدون معماری اطلاعات مناسب میتوانند با شکست مواجه شوند. بدون معماری اطلاعات، ناوبری سخت و مبهم میشود و کاربران میتوانند به راحتی سردرگم شوند و احساس ناخوشایندی پیدا کنند. اگر نخستین تعامل کاربران برای آنها ناخوشایند باشد، میتواند یک شانس دیگر به محصول شما ندهند.
بسیاری از شرکتها اهمیت معماری اطلاعات را درک نمیکنند زیرا فکر میکنند که پیادهسازی آن کاربردی نیست. واقعیت آن است که رسیدن به معماری اطلاعات مناسب، مستلزم صرف وقت و هزینه و داشتن مهارتهای خاصی است. اما با این وجود، وجود معماری اطلاعات مناسب کیفیت بالای ساختار را تضمین میکند زیرا امکان استفاده و مشکلات ناوبری را کاهش میدهد. به این ترتیب، معماری اطلاعات مناسب میتواند در زمان و هزینه شرکت صرفهجویی کند.
طراحی معماری اطلاعات و UX
بعد از مطالعه مطالب فوق، بسیاری از افراد شاید این سؤال را داشته باشند: «آیا معماری اطلاعات همان طراحی UX نیست؟». از نظر فنی، این اصطلاحات به یکدیگر مرتبط هستند اما آنها تشابه چندانی ندارند. معماری اطلاعات یک طرح از ساختار طراحی است که میتواند در وایرفریمها و نقشه وبسایت پروژه تولید شود. طراحان UX از آن به عنوان مواد اولیه استفاده میکنند تا بتوانند سیستم ناوبری را برنامه ریزی کنند.
طراحی UX بسیار بیشتر از ساختار محتوا است. در ابتدا هدف طراحان UX، ایجاد یک مدل تعاملی کاربرپسند است تا کاربران احساس راحتی در استفاده از محصول داشته باشند. آنها جنبههای مختلفی را در نظر میگیرند که بر روی رفتار و اعمال کاربران تأثیر میگذارند مانند احساسات و روانشناسی افراد.
اکنون مستقیماً به این موضوع می پردازیم: معماری اطلاعات مناسب مبنای تجربه کاربری کارآمد است بنابراین مهارت معماری اطلاعات برای طراحان امری ضروری است. معماری اطلاعات مؤثر استفاده از محصول را آسان میکند اما صرفاً به واسطه وجود یک تفکر، طراحی منسجم یک محصول میتواند تجربه کاربری قدرتمندی داشته باشد.
اجزای سیستم معماری اطلاعات
اگر میخواهید معماری اطلاعات قدرتمندی برای محصول خود داشته باشید، باید بدانید که معماری اطلاعات از چه مؤلفههایی تشکیل شده است. پیشگامان زمینه معماری اطلاعات یعنی لو روزنفلد و پیتر مورویل در کتاب خود با عنوان «معماری اطلاعات برای شبکه جهانی وب»، چهار جزء اصلی را متمایز میکنند: سیستمهای سازمانی، سیستمهای برچسبگذاری، سیستمهای ناوبری و سیستمهای جستجو.
سیستمهای سازمانی
سیستمهای سازمان، اشاره به دستهها یا دستههایی دارند که اطلاعات در آنها تقسیم میشود. این سیستمها به کاربران در پیش بینی اینکه چه جایی میتوانند اطلاعات خاصی را به راحتی بیابند، کمک میکنند. سه ساختار اصلی در خصوص سیستمهای سازمانی وجود دارد: سلسله مراتبی، ترتیبی و ماتریسی.
سلسله مراتبی: من در یکی از مقالات قبلی خودم به یک تکنیک معروف سازماندهی محتوا اشاره کردم که به آن، «سلسله مراتب بصری» میگویند. سلسه مراتب بصری در وهله نخست مبتنی بر نظریه روانشناختی گشتالت است و هدف اصلی آن نیز ارائه محتوا بر روی یک حامل (مانند صفحه کتاب، پوستر، صفحه وب، صفحه تلفن همراه و غیره) به نحوی است که کاربران بتوانند میزان اهمیت هر عنصر را درک کنند. این رویه، توانایی مغز برای تشخیص اشیاء بر اساس تفاوتهای فیزیکی آنها مانند اندازه، رنگ، کنتراست، تراز و غیره را فعال میکند.
ترتیبی: این ساختار نوعی مسیر را برای کاربران به وجود میآورد. در اینجا کاربران مرحله به مرحله از طریق محتوا پیش میروند تا کار خود را انجام دهند. این نوع ساختار اغلب برای وبسایتها یا برنامههای خرده فروشی در جایی مورد استفاده قرار میگیرد که افراد برای خرید باید از کاری به کار دیگر بروند.
ماتریسی: این نوع ساختار برای کاربران مقداری پیچیدهتر است زیرا آنها به تنهایی راه پیمایش را باید انتخاب کنند. در اینجا انتخاب ساختار محتوا بر عهده کاربران گذاشته میشود. مثلاً آنها میتوانند در میان محتوایی حرکت کنند که بر اساس تاریخ مرتب شده است یا بعضی از کاربران شاید پیمایش موضوعی را ترجیح دهند.
همچنین محتوا را میتوان بر اساس طرحهای سازمانی طبقهبندی کرد. در زیر به بعضی از طرحهای محبوب در این رابطه اشاره کردهایم:
طرحهای الفبایی: محتوا به ترتیب حروف الفبا سازماندهی میشود. این طرحها میتوانند به عنوان یک ابزار ناوبری برای کاربران مورد استفاده قرار بگیرند.
طرحهای زمانی: محتوا بر اساس تاریخ سازماندهی میشود.
طرحهای موضوعی: محتوا بر اساس موضوع خاصی سازماندهی میشود.
طرحهای مخاطب: سازماندهی محتوا برای دستههای مستقلی از کاربران به شکل اختصاصی انجام میشود.
سیستمهای برچسبگذاری
این سیستمها شامل راههای نمایش دادهها میشوند. طراحی محصول نیاز به سادگی دارد بنابراین وجود حجم زیادی از اطلاعات میتواند باعث سردرگمی و ابهام کاربران شود. از این جهت، طراحان برچسبهایی را ایجاد میکنند تا تعداد زیادی از دادهها را زیر چتر چند کلمه بیاورند. مثلاً وقتی طراحان اطلاعات تماس شرکت را در وبسایت قرار میدهند، این اطلاعات معمولاً شامل شماره تلفن، ایمیل و نام کاربری رسانههای اجتماعی آنها میشود. اما طراحان نمیتوانند همه این اطلاعات را در یک صفحه ارائه دهند بنابراین طراحان یک دکمه یا لینک با برچسب «تماس» در بخش بالای صفحه قرار میدهند که کاربران با کلیک بر روی آن، وارد یک صفحه دیگر میشوند و در آنجا به تمامی اطلاعات تماس دسترسی خواهند داشت. بنابراین هدف سیستم برچسبگذاری، یکپارچهسازی دادهها به شکلی مؤثر است.
سیستمهای ناوبری
ما در یکی از مقالات واژهنامه UX، ناوبری را به عنوان یک مجموعه از اقدامات و روشهایی تعریف کردهایم که کاربران را در سراسر برنامه یا وبسایت راهنمایی میکند و به آنها امکان میدهد تا اهداف خود را محقق کنند و با محصول یک تعامل موفق داشته باشند. سیستم ناوبری از نظر معماری اطلاعات، شامل روشهایی میشود که کاربران بر اساس آنها در محتوا حرکت میکنند. این یک سیستم پیچیده است که از روشها و رویکردهای زیادی استفاده میکند.
سیستمهای جستجو
این سیستمها در معماری اطلاعات برای کمک به کاربران در مورد جستجوی دادههای موجود یک محصول دیجیتالی کاربرد دارند. سیستمهای جستجو فقط برای محصولاتی مؤثر هستند که اطلاعات زیادی دارند و کاربران شاید سردرگم شوند. در این مورد، طراحان باید یک موتور جستجو، فیلترها و بسیاری دیگر از ابزارهای مربوطه را در نظر بگیرند که به کاربران کمک میکنند تا محتوا را بیابند و برنامه ریزی کنند که چگونه دادهها بعد از جستجو ظاهر شوند.
اکنون میتوانیم بگوییم که معماری اطلاعات، بخش اصلی طراحی قدرتمند تجربه کاربر است. معماری اطلاعات کارآمد به کاربران کمک میکند تا به سرعت و به راحتی در محتوا حرکت کنند و هر چیزی را بیابند که نیاز دارند. بنابراین به طراحان توصیه میشود که مبانی علم معماری اطلاعات را یاد بگیرند. معماری اطلاعات یک حوزه گسترده است و ابعادی جالب و سودمند دارد.